مونا برزویی

مونا برزویی شاعر و ترانه سرای اهل تهران و متولد 19 اردیبهشت سال 1363 می باشد. وی فارغ التحصیل رشته مترجمی زبان انگلیسی است. برزویی سرودن ترانه را ازسن جهارده سالگی شروع کرد,اولین ترانه ای که با آن معروف شد ترانه “اشک من پیرهنتو ترکرده” با صدای شادمهر عقیلی بود که در آلبوم آدم فروش اجراشد و باعث معروف شدن او و کار با آهنگسازهای دیگر و خوانندگان مطرح آن زمان شد. خود ایشان درباره نوشتن این ترانه چنین می گوید:”هیچ چیزازترانه سرایی نمی دانستم؛دوست مشترکی باشادمهر داشتم که اصرارکردترانه نوشتن راامتحان کنم چون شعرهایم رادوست داشت”

مونا برزویی
مونا برزویی

بعدازآن اوبا نوشتن ترانه “تفدیر” واجرای آن باصدای شادمهربه اوج معروفیت رسید.خود اودراینباره می گوید: “ترانه تقدیر را بر اساس یک خط ملودی از یکی از دوستان آهنگسازم نوشتم ,اما کار در ایران اجرا نشد بعدها یک روز که شادمهر به دنبال ترانه مناسبی می گشت شعر را به او نشان دادم و فردای همان روز کار تقدیر ساخته شد. آلبوم تقدیر درسال 1388 عرضه شد درهمین سال وپس ازانتشارموزیک ویدئوهای سعیدمدرس در شبکه های ماهواره ای خارج از کشور که شاعر ترانه هایش مونا برزویی بود او ممنوع الکار و ممنوع الخروج شد که این ممنوعیت تا امروزادامه دارد
ایشان برای اکثرخواننده های معروف کشور ترانه سرایی کرده است که ازآن جمله می توان به شادمهر عقیلی , سعید مدرس احسانخواجهامیری , رضا شیری , عارف , علیلهراسبی , فریدونآسرایی ؛ فرزادفرزین , مجیداخشاب , مهدی یراحی و مهساناوی اشاره کرد.

برزویی پس ازممنوع الکاری مدتی ترانه هایش به نام خواهرش سارابرزویی وپس ازممنوع شدن این نام تعدادی ازاشعارش رابه
نام مادرش نسترن شیرمحمدی منتشرکرد.
,بیشترترانه های او دارای مضمون عاشقانه وبه گفته خودش ازتجربیات شخصی وحسی خود ازاتفاقات پیرامونش شکل گرفته است.
گفتگوی جنجالی وی باآزاده نامداری دربرنامه آبان سال 1395 درباره حجاب واشعارمونابرزویی بحث ها ووجنجال های بسیاری را
درجامعه ومخاطبین آنروزجامعه برانگیخت.
همچنین درتاریخ 13 آبان 1394 مراسم تقدیرازاین شاعروترانه سرا درچهارباغ عباسی اصفهان برگزارشد.
درادامه منتخبی ازترانه ها واشعاراین شاعر رابرای شما درادامه مطلب می آوریم.

اسمم داره یادم میره چون توصدام نمی کنی
حالا که عاشقت شدم تواعتنا نمی کنی

دلتنگ ترمیشم ولی نشنیده می گیری من و
هنوز همه حال توروازمن فقط می پرسن و

بااین که بامن نیستی دیوونه میشم ازغمت
اصلآ نمی خوام بشنوم که اشتباه گرفتمت

داشتن توکوتاه بود اماهمونم کم نبود
گذشته بودم ازهمه هیچ کس به غیرتونبود

حقیقت ومیدونی وازم دفاع نمی کنی
کنارتومی میرم وتواعتنا نمی کنی

مردم توروازچشم من امشب تماشامی کنن
فرداغریبه ها من وپیش توپیدامی کنن

کاش اتفاقی ردبشی ازکوچه های دلخوری
به روم نیارم که چقدرمی خوام که ازپیشم نری

هربارباشنیدن صدای توآروم شدم
حتی واسه ی رفتنت پیش همه محکوم شدم

“مونابرزویی”